×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شاعرانه

شعر و شب شعر

× شعر و نکته های ادبی
×

آدرس وبلاگ من

shaeraneh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/elahejafroofi

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

جدا دل

 نشد یک لحظه از یادت جدا دل

زهی دل آفرین دل مرحبا دل

ز دستش یک دم اسایش ندارم

نمی دانم چه باید کرد با دل ؟

هزاران بار منعش کردم از عشق

مگر برگشت از راه خطا دل

به چشمانت مرا دل مبتلا کرد

فلاکت دل مصیبت دل بلا دل

از این دل داد من بستان خدایا

ز دستش تا به کی گویم خدا دل ؟

درون سینه آهی هم ندارم

ستمکش دل پریشان دل گدا دل

به تاری گردنش را بسته زلفت

فقیر و عاجز و بی دست و پا دل

بشد خاک و زکویت بر نخیزد

زهی ثابت قدم دل با وفا دل

ز عقل و دل دگر از من مپرسید

چو عشق آید کجا عقل و کجا دل ؟

تو لاهوتی ز دل نالی دل از تو

حیا کن یا تو ساکت باش یا دل

جمعه 7 دی 1391 - 9:40:25 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
× برای این پست نظرات ارسالی پس از تایید مدیر وبلاگ به نمایش در خواهند آمد