×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

شاعرانه

شعر و شب شعر

× شعر و نکته های ادبی
×

آدرس وبلاگ من

shaeraneh.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/elahejafroofi

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

زمستان

زمستان

سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت

سرها در گريبان است

كسي سر بر نيارد كرد پاسخ گفتن و ديدار ياران را

نگه جز پيش پا را ديد ،

نتواند كه ره تاريك و لغزان است وگر دست محبت سوي كسي يازي به اكراه آورد

دست از بغل بيرون كه سرما سخت سوزان است نفس ،

كز گرمگاه سينه مي آيد برون ،

ابري شود تاريك چو ديدار ايستد در پيش چشمانت نفس كاين است ،

پس ديگر چه داري چشم ز چشم دوستان دور يا نزديك ؟

مسيحاي جوانمرد من !

اي ترساي پير پيرهن چركين هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...

آي دمت گرم و سرت خوش باد سلامم را تو پاسخ گوي ،

در بگشاي منم من،

ميهمان هر شبت،

لولي وش مغموم منم من،

سنگ تيپاخورده ي رنجور منم ،

دشنام پس آفرينش ، نغمه ي ناجور نه از رومم ،

نه از زنگم ، همان بيرنگ بيرنگم بيا بگشاي در، بگشاي ،

دلتنگم حريفا ! ميزبانا ! ميهمان سال و ماهت پشت در چون موج مي لرزد تگرگي نيست،

مرگي نيست صدايي گر شنيدي،

صحبت سرما و دندان است من امشب آمدستم وام بگزارم حسابت را كنار جام بگذارم چه مي گويي كه بيگه شد ،

سحر شد ،

بامداد آمد ؟ فريبت مي دهد ،

بر آسمان اين سرخي بعد از سحرگه نيست حريفا ! گوش سرما برده است اين ،

يادگار سيلي سرد زمستان است و قنديل سپهر تنگ ميدان ،

مرده يا زنده به تابوت ستبر ظلمت نه توي مرگ اندود ،

پنهان است حريفا ! رو چراغ باده را بفروز ،

شب با روز يكسان است سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت هوا دلگير ،

درها بسته ، سرها در گريبان ،

دستها پنهان نفسها ابر ،

دلها خسته و غمگين درختان اسكلتهاي بلور آجين زمين دلمرده ،

سقف آسمان كوتاه غبار آلوده مهر و ماه زمستان است

یکشنبه 11 آذر 1391 - 12:45:33 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم